تعریف کار آفرینی
کارآفرینی یا Entrepreneurship به عمل خلق یک ایده جدید، برای حل یک مشکل و بر اساس نیاز گفته می شود. به عبارت دیگر ویژگی تعیین کننده، در کارآفرینی انجام کارهای جدید یا ابداع روشهای نوین، در امور جاری است. هدف از کارآفرینی ارائه کالای جدید، ارائه روش جدید در فرآیند تولید، ایجاد بازاری جدید، یافتن منابع جدید و یا ایجاد تشکیلات جدید در صنعت است.
کارآفرین کیست؟
کارآفرین فردی است که با صرف زمان و انرژی، منابع، نیروی کار، مواد اولیه و سایر داراییها را به گونهای هماهنگ میسازد. که ارزش آنها یا محصولات حاصل از آنها، نسبت به حالت اولیه اش افزایش یابد. و بتواند در مسیر کارآفرینی خروجی بگیرد. یک کارآفرین فرآیند SWOT یا فرصت، تهدید و مزایا، معایب را به خوبی بررسی می کند و می شناسد. و بر اساس این نظریه، خلاقیت خود را به کار انداخته و ایده پردازی می کند.
یک کارآفرین کسی است، که یک مدل تجارت را توسعه میدهد. و سرمایه فیزیکی و انسانی، لازم برای شروع یک سرمایه گذاری جدید را فراهم میکند. سپس آن را عملیاتی میکند، و مسئول موفقیت یا شکست آن است. به عبارت، «موفقیت یا شکست» توجه داشته باشید. زیرا کارآفرین از مدیر حرفهای متمایز است. به این معنی که کارآفرین، یا سرمایه خود را از منابع خود سرمایهگذاری میکند، یا سرمایه را از منابع خارجی افزایش میدهد. و در نتیجه مسئول شکست و همچنین پاداش، در صورت موفقیت است. در حالیکه مدیر حرفهای، کار اختصاص داده شده به وی را با در نظر گرفتن پرداخت پول، به انجام میرساند. بهعبارت دیگر، کارآفرین علاوه بر خلق یک شرکت جدید، ریسک پذیر و نوآور است. در حالیکه مدیر حرفهای، تنها اجرا کننده است.
ایده کارآفرینی
واژهی ایده از جمله واژههای کلیدی، در بحث کارآفرینی و ایجاد کسب و کار جدید است. افرادی که نقشهای متفاوتی، در فعالیتهای کارآفرینانه دارند، عموماً نگاه کاملاً متفاوتی به مفهوم ایده دارند. بهترین جایی که میتوانید این اختلاف نظر را ببینید، مذاکرهی میان صاحبان ایده و سرمایه گذاران است. صاحبان ایده، گاهی حتی جرأت نمیکنند، که جزئیات ایدهی خود را بگویند و معتقدند که ایده، تمام داشتهی آنهاست.
اگر نوآوری و ساخت محصولی جدید یا ارائه خدماتی نو با توجه به بازار، حاصل کار فرد باشد. آن را کارآفرینی فردی و اگر حاصل تلاش یک تیم در سازمانی باشد، آن را کارآفرینی سازمانی مینامند.
کارآفرینان سازمانی، فعالیتهای کارآفرینانه را در درون سازمانهای بزرگ هدایت میکنند. آنها راه ایجاد و تشکیل واحدهای فرعی، سازمانی و مستقل را برای ارائه محصولات و خدمات نوین مهیا میکنند. و شرکتها را به سوی رشد، سوق میدهند. بسیاری از کارآفرینان، کار خود را در قالب ایجاد شرکتهای کوچک و متوسط شروع میکنند. این شرکتها سهم به سزایی، در توسعه صنایع پیشرفته و ایجاد اشتغال دارند. با توجه به چالاکی و تمرکزی، که در ماهیت آنها نهفته است. نسبت به شرکتهای بزرگ، از انعطاف پذیری بالاتری برخوردارند. به همین دلیل بسیاری از دولتها، به منظور ایجاد بستری برای رشد واحدهای کوچک و متوسط، اقدام به ایجاد مراکز رشد و فناوری و نیز پارکهای علم و فناوری، نمودهاند. تا از این شرکتها، تا زمانیکه بتوانند به صورت یک شرکت مستقل وارد بازار شوند، حمایت نمایند.
از نگاهی دقیق تر کارآفرینی، به چهار دسته زیر نیز مورد بررسی قرار می گیرد:
1. کارآفرینی در کسبوکارهای کوچک
امروزه بیشتر کارآفرینان و استارتاپها، را میتوان در گروه کسب و کارهای کوچک دستهبندی کرد. از جمله کسب و کارهای کوچک میتوان به خواروبار فروشیها، آرایشگاهها، مشاوران، آژانسهای مسافرتی، فروشگاههای اینترنتی محلی، کارگاههای نجاری، مغازههای الکتریکی و مواردی از این قبیل اشاره کرد. کسب و کارهای کوچک، معمولاً افراد محلی یا اعضای خانواده خود را به کار میگیرند. و بسیاری از آنها، سود چندانی به دست نمیآورند. تعریف آنها از موفقیت، کسب یک درآمد معمولی است. آنجایی که این کسب و کارها، نمیتوانند نظر سرمایه گذاران را به خود جلب کنند. لذا به سرمایه، دوستان و خانواده یا وامهای بانکی متکی هستند.
2. کارآفرینی در استارتاپ مقیاس پذیر
استارتاپهای مقیاس پذیر یا به عبارت بهتر، «گسترشپذیر» کسب و کارهایی هستند. که بنیان گذارشان از همان روز اول میداند، که چشم اندازشان میتواند دنیا را تغییر بدهد. و لذا بر روی رشد و توسعه کسب و کار ،تمرکز میکند. این نوع از کارآفرینی نظر سرمایهگذاران، را جلب کرده و بهترین و خلاقترین کارکنان را جذب میکند. استارتاپهای مقیاسپذیر معمولاً در قطبهای نوآوری جهان مانند سیلیکون ولی، شانگهای، نیویورک، بانگالور و … شکل میگیرند. و درصد آنها زیاد نیست، اما به خاطر پتانسیل و بازده بالایی که دارند. بیشترین سرمایه، را به سمت خود جذب میکنند.
3. کارآفرینی در شرکتهای بزرگ
چرخه عمر شرکتهای بزرگ نامحدود نیست. به این معنی که رشد، آنها به نوآوری مستمر و عرضه محصولات نوین و مدلهای جدید تولیدات فعلی، بستگی دارد. تغییر در سلایق مشتریان، تغییر و تحول در فناوریها و قوانین، ظهور رقبای جدید و موارد مشابه میتواند. این شرکتها را بیشتر تحت فشار قرار داده، و آنها را به سمت تولید محصولات کاملاً جدید، برای مشتریان جدید و برای عرضه در بازارهای جدید، سوق بدهد. در این راستا، شرکتهای بزرگ به دنبال خرید شرکتهای خلاق و مبتکر میروند. یا اینکه خودشان، یک محصول تحول آفرین تولید میکنند. غالباً بزرگی شرکت، اجرای برنامههای تحول آفرین را دشوارتر میکند.
4. کارآفرینی اجتماعی
کارآفرینان اجتماعی افراد مبتکری هستند. که بر روی خلق محصولات و خدماتی، تمرکز میکنند. که نیازها و مشکلات اجتماعی را حل میکند. اما برخلاف استارتاپهای مقیاسپذیر، هدف آنها تبدیل کردن جهان به جای بهتری برای زندگی است. نه گرفتن سهمی از بازار، یا سود آوری برای بنیانگذاران آن. کارآفرینی اجتماعی میتواند غیرانتفاعی، انتفاعی یا ترکیبی از این دو باشد.
5. کارآفرینی اینترنتی یا آنلاین و کارآفرینی سنتی
دنیای دیجیتال و به خصوص اینترنت، بر همه ابعاد زندگی انسان سایه افکنده است. و طبیعتاً کارآفرینی، هم از این تأثیر بینصیب نمانده است. در واقع، پتانسیل اینترنت برای کارآفرینی آنقدر زیاد بوده که نوع نسبتاً جدیدی از کارآفرینی، موسوم به «کارآفرینی اینترنتی» نیز پدید آمده است. همانطور که از نام این نوع از کارآفرینی برمیآید، مبنای کارآفرینی اینترنتی یک «کسبوکار اینترنتی» است. بنابراین بزرگترین تفاوت بین کارآفرینی اینترنتی، با اقسام دیگر کارآفرینی تمرکز کارآفرینی اینترنتی بر اینترنت، برای کسب درآمد است. درحالیکه انواع دیگر کارآفرینی وب محور نیستند.
برای این که یک کارآفرین باشید، باید برخی از این ویژگیهای زیر را داشته باشید:
- روشن فکر بودن
- شور و انگیزه برای انجام هر کاری
- جریان دائمی ایده
- خلاقیت و ریسکپذیری
- انضباط و اعتماد به نفس
- فرصت سازی
- شناختن مشکلات و حل آنها
کارآفرینی در ایران
خوب است بدانیم که در کشورهای، پیشرفته ی دنیا از اواخر دهه ۱۹۷۰ به بعد به موضوع کارآفرینی، توجه جدی شده است. و حتی در بسیاری از کشورهای در حال توسعه، هم از اواخر دهه ۱۹۸۰ این موضوع را مورد توجه قرار دادهاند.
در ایران تا شروع اجرای برنامه سوم توسعه، توجه چندانی به کارآفرینی نشده بود. حتی در محافل علمی و دانشگاهی، نیز به جز موارد بسیار نادر، فعالیتی در این زمینه صورت نگرفته بود. مشکل بیکاری و پیشبینی حادتر شدن آن، در دهه ۱۳۸۰ موجب شد. که در زمان تدوین برنامه سوم توسعه، موضوع توسعه کارآفرینی مورد توجه قرار گیرد. در برنامه اخیر، توسعه کارآفرینی در سطح وزارتخانههای علوم، تحقیقات و فناوری، بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، جهاد کشاورزی، صنایع و معادن و همچنین مؤسسه جهاد دانشگاهی، به دلیل ارتباط با فعالیتهای آنها، مطرح شده است.
متأسفانه معنای کارآفرینی باعث شده است، که مفهوم ایجاد کار و یا اشتغالزایی، از این واژه برداشته شود. در حالیکه کارآفرینی دارای مفهومی وسیعتر و با ارزشتر، از اشتغالزایی است. این برداشت ناصحیح، از این مفهوم و همچنین تورم نیروی انسانی بیکار، موجب شده بسیاری از سیاست هایی که برای توسعة آن اتخاذ شده، و نیز در بخشنامهها و سخنرانیهای مسئولان در این خصوص، صرفاً جنبة اشتغالزایی برای آن در نظر گرفته شود.
در این مقاله کارآفرینی، این مبحث کارآفرینی دارای پیامدهای مثبت و مهم دیگری همانند: بارورشدن خلاقیتها ، ترغیب به نوآوری و توسعة آن ، افزایش اعتماد به نفس ، ایجاد و توسعة تکنولوژی ، تولید ثروت در جامعه و افزایش رفاه عمومی است. و در صورتیکه فقط به جنبة اشتغالزایی آن توجه شود ، از سایر پیامدهای آن بی بهره خواهیم ماند.
سابقه کار آفرینی در دانشگاه های ایران
شرایط اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی ایران در سالهای اخیر موجب گردیده. که در برنامه سوم توسعه، به کارآفرینی خصوصا در ابعاد پژوهشی و اموزش و پرورش، کارآفرینان توجه شود. و اعتباراتی نیز در این راستا پیش بینی گردد. علاوه بر آن، منافع اعتباری برای پژوهش اشاعه فرهنگ کارآفرینی، و نیز برنامه ریزی و حمایت از کارآفرینان، توسط دستگاههای اجرایی مختلف، یعنی ستادی و صنعتی و کشاورزی و غیره در نظر گرفته شده است.
بر اساس این، برنامه سوم توسعه طرحی تحت عنوان طرح توسعه کارآفرینی، در دانشگاههای کشور که به اختصار کاراد نام گرفته است. تدوین و اجرای آن با نظر سازمان مدیریت برنامه ریزی، وزارت علوم تحقیقات فناوری و ۱۲ دانشگاه کشور. شروع و مسئولیت پیگیری اجرا و امور ستادی، آن از سوی وزارت علوم در اواخر سال ۱۳۷۹ به سازمان سنجش آموزش کشور، واگذار شد.