و چرا درد؟ و چرا درد میکشیم؟
در هر جا که باشد و به هر شکل که باشد و به هر اندازه که باشد «نشانه» است، نشانهی اختلال در جایی یا مشکلی در نقطهای. نشانهها را دنبال کنید تا به منبع یا پدیدآور آن برسید.
درد «علت» نیست؛ «معلول» است یعنی چیزی در جایی اشتباه است و یا چیزی خراب شده و یا اینکه چیزی در جایی رنج میکشد. پس علت را درست کنید یا رفع وُ رجوع کنید یا آنرا ترمیم کنید.
مرهم! آری «مرهم» روی علت بگذارید تا تسکین یابد و معلول که همانا درد است ناپدید شود. مرهم مُسکن نیست بلکه «نوشدارو» ست، آنچه بهبود میدهد.
و اما ژلوفن …؛ «مُسکنها» تنها شما را فریب میدهند که دردی نیست یعنی روی درد شما سرپوش (Cover) میگذارند نه اینکه علتِ درد را برطرف کنند. اهمیت دارد که این را درک کنید و بدانید مسکنهای دارویی تنها مخدر هستند و همهی مخدرها اَفیون و تنها سببساز شُل شدن، تخمیر، هذیان و فراموشی میشوند و هیچ چیز را درست نمیکنند. با ژلوفنها شما بهبود نمییابید و رها نمیشوید، آنها تنها باعث میشوند که به صورت کذایی درد را یادتان برود و بتوانید بر روی زخمها راه بروید و ادامه مسیر بدهید. این چیز خوبی نیست چرا که زخمهایتان را عفونیتر، بزرگتر و عمیقتر میکند.
روانشناس بزرگی میگفت: پیش از اینکه فکر کنید افسرده هستید بررسی کنید که توسط «عوضیها» محاصره نشده باشید.
عوضیها پدیدآور دردِ افسردگی شما هستند و نخستین گام این است که «مکان» تان را عوض کنید چون چیزی در جایِ اشتباهی است. آن «چیز» شما هستید که در مکان اشتباه و شاید در زمان اشتباهی هستید؛ تغییرش دهید. سعی نکنید به خودتان فشار بیاورید که در شرایط دردناک زیست کنید چراکه در نهایت دستآورد شما ارزش رنج و درد را نخواهد داشت.
آرامش چیز شگفتآوری ست. تقریبا در کیهان مهمتر و عمیقتر از آن نیست. حواستان باشد که برای بدست آوردن چهچیزی، دارید چهچیزی را از دست میدهید؛ خودتان را قربانی نکنید. اینجاست که درد به کمکتان میآید و به شما اطلاع میدهد که مسیرتان درست است یا غلط.
رنجتان را کاهش دهید … .
درست است که برای داشتن بدن عضلانی باید ورزش سنگین کرد اما آیا ارزشش را دارد؟ آیا لذتی که میدهد فراتر از رنجی ست که میآورد؟ این پرسشها چراغ راه شما خواهد بود که آیا در مسیر درست قرار دارید یا باید تغییر مسیر دهید. شخصا هرگز ندیدم با رنج دستآوردی فراهم شود. کم خوابیدن سبب نشد بیشتر مطالعه کنم، بلکه زمانبندی دقیق باعث شد زمان کافی برای مطالعه ی بیشتر پیدا کنم.
بهیاد داشته باشید خیلی از نصایح و پندهای گذشتگان غلط بوده و یا زمان اجرای آن گذشته است. بعضی مفاهیم زمانپذیر هستند و با گذر زمان تغییر ماهیت میدهند و بعضی هم به دلیل برداشت یا مفهوم اشتباه از مسئله بوده است. پس آگاه باشید که همهی پند و اندرزها ما را به سرمنزل مقصود نمیرساند و گاهی حاصل آن گمراهی و بالا بردن هزینهی زیستن ماست.
من آموختم درد مهمترین چراغِ راه و مهمترین مسیریاب است. چراکه با وجود درد میفهمم که مسیر اشتباه و در صورت نداشتن درد و رنج میفهمم همه چیز درست است و باید ادامه داد البته بدون استفاده از ژلوفنها و مسکنها.
رنج را کاهش بده! درد ناپدید میشود.
نمیگویم روی دردتان تمرکز (Focus) کنید، روی درمانتان تمرکز کنید. بر روی علتها تمرکز کنید و پاکشان کنید. روی دردتان انرژی نگذارید بلکه روی مرهم پافشاری کنید.
درد به ذات بد نیست چرا که نشانتان میدهد باید کاری بکنید چون کُنش شما درست نیست. وقتی بدنتان درد میکند احتمالا بیمار شدهاید که یا شکستگی است یا ترک خوردگی و یا هرگونه آسیب دیگر.
هین! درد را ترانه کن!
به قلم: مهندس ارشد فرشید خیرآبادی
رفرنس گرافیکها:
پرامپ برای تولید گرافیک: فرشید
تولید کننده گرافیک: DALL·E 3
مدیریت AI: وبسایت Bing AI